کد مطلب:129974 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:114

مدینه پیش از رسیدن خبر شهادت امام حسین
مدینه منوره در انتظار شنیدن خبر بزرگ ترین حادثه و عظیم ترین فاجعه ی جهانی بود... چگونه چنین نباشد. و حال آنكه آن خبر درباره ی قتل كسی بود كه جدش سرور كاینات درباره اش فرمود: «حسین از من است و من از حسینم». [1] .

برخی خویشاوندان و اصحاب پیامبر (ص) به طور اجمال از سرنوشت حسین (ع) آگاه بودند؛ و این از طریق اخباری بود كه به طور مستقیم یا باواسطه از صاحب رسالت (ص) شنیده بودند. گرچه اینان رستگاری بزرگ را از دست دادند یا اینكه در یاری پسر دختر پیامبرشان كوتاهی ورزیدند، اما با وجود این در حالت ترس و سراسیمگی منتظر حادثه بودند!

همسر پیامبر (ص) ام سلمه - كه شرافت علم و معرفت یافته بود؛ و رازدار پیامبر (ص) گردیده بود - در برابر این فاجعه نقشی بزرگ ایفا كرد. زیرا سالها پیش از شهادت حسین (ع) رسول خدا (ص) خاك كربلا را نزد وی به ودیعت سپرده بود و او آن را حفظ كرد و سرخ شدنش نشان تحقق فاجعه بود. چنانكه خواهیم دید، ایشان روایت های بسیاری در این باره نقل كرده است.

ابن عباس نیز به نوبه ی خود پیرامون این موضوع روایت های بسیاری نقل كرده و مواضع بسیار خوبی گرفته بود؛ كه با وجود اینها درصدد توجیه عدم حضور وی در كربلا نیستیم.


برخی قصائد و اشعار نیز در دست است كه در مواردی به جن نسبت داده شده است. هر چند چنین اشعاری در موضع امكان و بلكه وقوع قرار دارند، چرا كه مصیبت قتل حسین (ع) همه ی هستی و آفریدگان و همه ی موجودات را در برگرفت، اما یك احتمال دیگر نیز وجود دارد و آن این است كه این اشعار از برخی دوستداران ابا عبدالله الحسین (ع) و محبان اهل بیت صادر شده باشند، یا دست كم برخی از آنها چنین باشند. البته جمع میان این دو نیز هیچ اشكالی ندارد، به این معنا كه برخی از آنها از جن صادر شده باشد و برخی دیگر را شیعیان امام (ع)، از انسانها، سروده باشند.

برخی خوابها و رؤیاهای راست و درست از امثال كسانی چون ام سلمه و ابن عباس و دیگران نیز بر سر زبان مردم بود و با تأثیری كه در میان جامعه می نهاد، آنان را برای شنیدن خبر فاجعه آماده می ساخت.

نباید فراموش كرد كه حوادث آسمانی و زمینی بسیاری هم كه پس از شهادت حسین (ع) در مناطق مختلف روی داد، فضای مناسبی را برای این كار فراهم آورد.

در اینجا برخی از روایت های مربوط به این موضوع كه تبیین كننده ی ماجراهای این دوره ی زمانی می باشد به شما خواننده ی گرامی تقدیم می گردد.


[1] تهذيب التهذيب، ج 2، ص 299 و....